عملیات عاشورا (میمک)
تاریخچه نظامی منطقه بدنبال انعقاد قرارداد 1975 الجزایر منطقه میمک در اختیار عراق قرار گرفت، لیکن حضور عشایر در منطقه مانع از تسلط کامل عراق بر ارتفاعات منطقه میمک شده بود.
با شروع جنگ تحمیلی منطقه میمک نیز مانند سایر مناطق مورد تهاجم عراق واقعه شد. بدنبال آن، در 19 دی 59، سپاه و نیروی زمینی ارتش با شرکت فعال عشایر منطقه، که آشنایی زیادی به زمین داشتند، طی عملیاتی مشترک بنام «ذوالفقار»، اولین تلاش را بمنظور باز پسگیری قسمتی از مناطق اشغالی انجام دادند. پس از موفقیت حاصله، دشمن طی 15 روز پاتک و فشار پی در پی، سعی در باز پسگیری مناطق متصرفه داشت، لیکن با مقاومت نیروها و نقش مؤثر و کارآمد هوانیروز (خصوصا سخت کوشی شهدای بزرگ آن، شهید کشوری و شهید شیرودی) دشمن ناامید و پس زده شد. اکنون با وجودیکه چند سال از وقوع عملیات یاد شده میگذرد، هنوز هم آثار شهامت و شجاعت این دو شهید را میتوان در میان شیارهای ارتفاعات منطقه ملاحظه کرد که بصورت بیش از 50 تانک و نفربر دشمن که
[ صفحه 96]
بهنگام فرار مورد اصابت راکت هلیکوپتر قرار گرفتهاند، بجا مانده و قابل رؤیت است.
موقعیت طبیعی منطقه - سراسر منطقه عملیاتی عاشورا (میمک) پوشیده از شیارها و پستی و بلندیهای پراکنده و گوناگون است - نوع زمین منطقه از خاک رس و در بعضی محلها همراه با شن است. لذا امکان حرکت خودروهای چرخدار در مواقع خشکی تنها 20% و در مواقع بارندگی، فقط متکی به جاده است.
در حد فاصل بین تنگه بینا و تنگه بیجار، که عملیات در آن متمرکز گردید، ارتفاعات نسبتا بلندی قرار دارد که مرتفعترین آنها کوه میمک است.
به همان میزان که ارتفاعات میمک به طرف عراق گسترش مییابد، رفته، رفته از ارتفاع آن کاسته میشود تا تقریبا مسطح میگردد، بگونهای که ارتفاعات میمک از تسلط و اشراف کامل برخوردار است.
ارتفاع میمک در میان سایر ارتفاعات منطقه (زالوآب، کانی سخت، شورشیرین، شینو و...) برجستگی خاصی دارد.
در سمت راست کوه میمک، ارتفاعات دیگری به نامهای: فصیل - کرگنی - تلخاب - گلم زرد - قلالم و کانی شیخ قرار دارد.
رودخانههای مهم منطقه نیز عبارتند از: گدار خشگ، که بین شینو و میمک واقع است، تلخاب 1، که از طرف تنگه بینا جاری میشود و تلخاب 2، که از تنگه بیجار به طرف پائین و از آنجا بین ارتفاعات کرگنی، بانی تلخاب امتداد مییابد.
اهداف عملیات - منطقه عملیاتی میمک بنا به مختصاتی که از آن ذکر شد، با اهداف زیر مورد نظر قرار گرفت.
1 - انهدام بخشی از قوای دشمن
[ صفحه 97]
2- تحمیل پدافند در دشت به دشمن
با توجه به دشت وسیعی که از کوه میمک تا عمق بسیار زیادی در خاک عراق امتداد یافته بود، با انجام موفق این عملیات، دشمن برای تشکیل خط پدافندی الزاما نیازمند بکارگیری نیرویی بیشتر بود و اگر تا بحال نیروئی به استعداد دو گردان را برای تأمین منطقه در نظر گرفته بود، در صورت عقب نشینی به طرف دشت، این مقدار به چند برابر میرسید.
3 - ایجاد تسهیلات در رفت و آمد از جنوب به غرب و بالعکس، و نیز ارتباط و اتصال جبهههای جناحین میمک.
4 - آزادسازی قسمتی از اراضی اشغالی.
5 - تأمین منطقه میمک با تسخیر و تصرف ارتفاعات مهم منطقه، از جمله: کرگنی، فصیل و فرورفتگی میمک، که بمنزله ارتفاعات سرکوب، در اختیار دشمن قرار داشت.
شناسائی و طرح مانور - شناسائی راهها و معابر وصولی دشمن در مدت زمانی کوتاه با استفاده از تاریکی شب و طی مسافتی در حدود 15 کیلومتر رفت و برگشت و عبور از میادین مین، موانع و سیم خاردار و بعضا دور زدن و نفوذ در خطوط و مواضع دشمن، انجام شد و اطلاعات نسبتا مناسبی از دشمن بدست آمد.
در این میان دشمن نسبت به انجام شناسائیها تا اندازهای حساس و هوشیار شده بود، لیکن سرعت عمل و کوتاه بودن زمان عملیات، فرصت لازم را، جهت تحکیم مواضع و استحکامات، به دشمن نداد. البته اقداماتی از قبیل در نظر گرفتن زرهی و قوای احتیاط و استقرار دو گردان کماندو، افزایش گشتی رزمی از سوی دشمن صورت گرفت، لیکن مؤثر واقع نشد.
[ صفحه 98]
پس از انجام شناسائیهای لازم، عملیات از سه محور زیر طراحی گردید:
محور اول، ارتفاعات کرگنی، 350، و بان و تلخاب
محور دوم، ارتفاعات فصیل و یال میمک (350)
محور سوم، فرورفتگی میمک.
بر این اساس، با توجه به حضور نیروی زمینی ارتش که در آنجا خط پدافندی داشت. سازمان رزم عملیات با شرکت یک لشکر و 3 تیپ پیاده و یک تیپ زرهی از سپاه و نیروئی از ارتش تعیین گردید. همچنین نقش توپخانه نیروی زمینی ارتش در پشتیبانی عملیات و هوانیروز با مأموریت تخلیه مجروحین و جهاد سازندگی در زمینه مهندسی [14] تعمیرگاه و تدارکات، قابل ذکر است.
با نزدیک شدن زمان آغاز تک، بدلیل طولانی و در عمق بودن اهداف، نیروها از غروب روز 25 / 7 / 1363 حرکت خود را از نقطه رهائی آغاز کردند. مسئله قابل توجه در هنگام جابجائی نیروها، هوشیاری نسبی و تسلط کافی دشمن بر روی منطقه بود، بگونهای که قوای دشمن از تنگه شینوویال تپه شهدا و ارتفاعات فصیل - که عمدتا گذرگاه عبور نیروها بود - نسبت به منطقه دید داشتند. لیکن از صبح روز 24 / 7 که مقرر شده بود نیروها به منطقه وارد شوند، طوفانی شدید و بیسابقه در منطقه به راه افتاد بطوریکه هیچکس قادر به مشاهده 100 متری خود نبود و علیرغم اینکه ماشینها با چراغ روشن حرکت میکردند باز تصادفاتی واقع میشد.
به هر تقدیر، طوفانی که از ساعت 7 صبح شروع شده بود، تا 5 / 5
[ صفحه 99]
بعد از ظهر ادامه یافت و هنگامی که رزمندگان به هدف نزدیک شدند، هوا صاف شد و بدین ترتیب دشمن نقل و انتقالات و جابجائی نیروهای اسلام را مشاهده نکرد. پس از رسیدن نیروها به پای کار و اعلام آمادگی در ساعت 12 شب، رمز عملیات با عنوان «یا اباعبدالله الحسین» از سوی قرارگاه فرماندهی عملیات (قرارگاه نجف) قرائت و بدین ترتیب، تهاجم نیروها آغاز گردید.
در این میان در یکی از محورها عقبهها و اطراف قرارگاه دشمن در آن منطقه با یک طرح ابتکاری (قبل از آغاز عملیات)، مین گذاری شده بود. نوع این مینها نیز ابتکاری بوده و یک نوع آن بر اثر تابش نور منفجر میشد. مینهای یاد شده توسط شهید صبوری، بسیجی 18 ساله طراحی و با موفقیت کار گذاشته شده بود.
به هر روی محورهای مختلف پس از اندکی تأخیر، تماما بیش از 80% از اهداف خود را تأمین نمودند و پس از آن با روشن شدن هوا، دشمن پاتک خود را شروع کرد که با مقاومت نیروها به عقب رانده شد و در نهایت، پس از چند روز جنگ و درگیری مواضع متصرفه تأمین گردید.
نکته قابل ذکر در این میان تلاش مهندسی یگانها و جهاد سازندگی است که خاکریزهایی را در قسمتی از منطقه عملیاتی احداث کردند تا پدافند از منطقه بسهولت امکانپذیر شود.
نتایج و دستاوردها
- باز پسگیری بیش از 50 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی
- تصرف بخش مهمی از ارتفاعات منطقه (فصیل و کرگنی)
- تهدید جاده بدره - مندلی
- آزاد شدن جاده مرزی خودی
[ صفحه 100]
- وارد ساختن ضایعات و تلفات زیر بر دشمن:
14 گردان پیاده و زرهی دشمن از 70% تا 100% منهدم گشت. علاوه بر این، 190 نفر اسیر از دشمن تخلیه شد که در میان آنها 72 درجهدار و 12 افسر ارشد مشاهده میشد.
سقوط 3 فروند هواپیما و 2 فروند هلیکوپتر، انهدام 75 تانک و نفربر و دهها دستگاه خودرو و همچنین 3 دستگاه لودر و بلدوزر.
همچنین در این عملیات تعداد 9 دستگاه تانک نیز به غنیمت گرفته شد.
[ صفحه 102]
عملیات بدر: بازگشت مجدد به هور
اشاره
پس از عملیات خیبر چنانچه ذکر شد، عملیاتهای متعددی در دست طراحی بود که بنا به دلایلی تنها عملیات میمک انجام گرفت.
در این مقطع، پس از بحث و بررسی فراوان، در نهایت براساس توانائیهای خودی و دشمن و نیز با در نظر گرفتن معابر وصولی هدف بصره، سه راه کار در نظر گرفته شد که عبارت بودند از:
1 - منطقه عملیاتی خیبر واقع در هورالهویزه
2 - شرق بصره (منطقه عملیاتی رمضان)
3 - غرب اروند
از آنجا که منطقهی شرق بصره و غرب اروند فاقد تناسب لازم با توان خودی بود، لذا هور، بعنوان تنها راه ممکن و با ویژگیهای زیر، انتخاب گردید:
1 - آسیبپذیری دشمن به لحاظ عدم تناسب توانائیهایش با منطقه هور و عملیات آبی - خاکی
[ صفحه 103]
2 - اهمیت استراتژیکی منطقه در رابطه با هدف بصره
3 - توان نیروها از نظر کمی و کیفی
4 - کم عمق بودن هدف و نیز امکان دسترسی سریع به آن
5 - تسلط نسبی نیروهای شناسایی به منطقه، بنا به تجربهی خیبر و استمرار شناسائیها
6 - زمین اجازهی کافی به دشمن جهت مانور زرهی نمیداد.
7 - دشمن فاقد عقبهی مناسب برای تک بود.
اهداف عملیات
دستاندازی و تسلط بر جاده بصره - العماره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله - که استانهای ناصریه، بصره و العماره را احاطه کرده است و همچنین تسلط بر شرق دجله، توأم با انهدام نیرو و اسارت نفرات دشمن، از جمله اهداف این عملیات بود.
ضمنا پاکسازی پاسگاههای ترابه - بلال، ابولیله و نیز روستاهای البیضه - الصخره، پدخندق و انهدام پلهای العزیر، خندق و...، در حد شمالی منطقه عملیات و پاکسازی روستاهای منطقه، انهدام پلهای جویبر و... در حد جنوبی در نظر گرفته شده بود.
وضعیت استقرار در هور
بعد از عملیات خیبر، دشمن اقدام به تشکیل فرماندهی شرق دجله (علاوه بر سپاههای 1 و 2 و 3 و 4) و ردههای مواضع پدافندی در کل منطقه نموده و همچنین در مسیر آبراهها و در داخل نیزارها کمینهائی را قرار داد تا در صورت هجوم نیروهای خودی نقش هشداردهنده و تأخیری را داشته باشد و در ضمن، از نزدیکی نیروهای شناسائی به خط دشمن
[ صفحه 104]
ممانعت بعمل آورند.
دشمن به منظور در نظر داشتن هر گونه تحرک نیروهای خودی، دکلهای متعددی را نصب کرد تا دید کلی بر هور و جوانب آن داشته باشد. علاوه بر این مبادرت به احداث باندهای فرود هواپیما و هلیکوپتر در شمال قلعه صالح (با 2 باند) و در جنوب القرنه کرد.
در این میان، گذشته از کمین، موانع دشمن در آبراهها قابل ملاحظه بود؛ چنانچه نرسیده به سیلبند اول با نصب نبشیهای آهن و وصل سیم خاردار بر سر آبراهها (یک ردیف زیر آب و ردیف دوم روی آب) ایجاد نمود. همچنین بعد از کمینها و قبل از رسیدن به سیلبند اول در کنار آبراهها بشکههای متعدد فوگاز (ناپالم) [15] مشاهده میشد که توسط سیم، هدایت آن را از خط اول دشمن صورت میگرفت.
دشمن تعداد زیادی از این بشکهها را بر سر آبراهها قرار داده بود. بعنوان مثال، بر سر آبراه صفین، در فاصله 120 متری سیلبند اول سه ردیف 26 تائی که در هر ردیف 13 بشکه سمت چپ آبراه و 13 بشکه سمت راست آن وجود داشت.
قابل ذکر است که دشمن بعد از تمامی موانع یاد شده سیلبندی را مشرف بر آب با عرض 12 متر و ارتفاع 2 متر احداث کرده بود و بر روی آن سنگرهای متعددی تعبیه شده بود که از سه طرف چپ، راست و مقابل، دارای دید کافی بر روی آب بود.
[ صفحه 105]
طراحی عملیات
عملیات بدر از دو محور عمده در حد فاصل «العزیر» تا «القرنه» طراحی گردید و در کنار آن یک تلاش کمکی از سمت شمال و دو حرکت فریب در شلمچه و غرب اروند (جنوب) و گیسکه در غرب کشور، در نظر گرفته شد.
به منظور پشتیبانی عملیات، هوانیروز و هاورکرافت در زمینه انتقال نیرو، بنا به اولویتهای تعیین شده و نیز نیروی هوائی، در حد مقدورات، از عملیات پشتیبانی میکرد و بر این اساس با تلاشهای مهندسی یگانها و جهاد سازندگی، پد هلیکوپتر [16] و سایت موشکی و جادهی صاحبالزمان، احداث گردید.
سازمان رزم
نیروی زمینی ارتش با سه لشکر و یک تیپ و سپاه پاسداران با نه لشکر و هشت تیپ بصورت ادغامی سازماندهی شدند.
علاوه بر آنچه ذکر شد، در مراحل مختلف طراحی عملیات، تدابیری منظور شد که عمدتا برآمده از تجربیات عملیات خیبر بود؛ از جمله:
1 - علائم:
به منظور رفع مشکلات و موانعی که هنگام عملیات خیبر در رابطه با استفاده از امکانات ترابری آبی، هلیبرد [17] و نیز نصب پل بوجود آمد،
[ صفحه 106]
پیش بینیهایی صورت گرفت که بخشی از آن نصب علائم مناسب و قابل رؤیت در شب بود.
2 - شیمیائی، میکروبی، رادیواکتیو
بکارگیری گسترده سلاحهای شیمیائی با عملیات خیبر آغاز شد و طبعا زمینههای توسعه و گسترش بکارگیری آن، با توجه به استیصال و ناتوانی دشمن و بیتوجهی مجامع بینالمللی، محتمل مینمود. لذا تدابیری بمنظور پاکسازی آثار تک شیمیائی دشمن در زمینهی تیم رفع آلودگی، تیم کشف و سنجش و تیم خنثیسازی و نمونهبرداری و نقطهگذاری، اتخاذ گردید.
3 - آموزشهای ویژه
همزمان با پیدایش مرحلهای جدید در جنگ و تفاوت اساسی عملیات آبی - خاکی با جنگ در زمین، بایستی آموزشهای مناسبی جهت رشد و افزایش کیفیت نیروها در نظر گرفته میشد. از اینرو آموزشهای سکانی، جهت گردانهای دریائی، نصب پل، خط شکنی، استفاده از سلاح بر روی آب و همچنین هلیبرد، به تناسب مأموریت یگانها، منظور گردید.
شرح عملیات
با نزدیکی زمان آغاز تک، کشیدن عقبهها به جلو، انتقال و جابجائی نیروها و استقرار آنها در مناطق نزدیک به محورهای عملیاتی، با تحرکی چشمگیر صورت میپذیرفت و همزمان طی جلسهای در قرارگاه خاتمالانبیاء ساعت شروع و نیز رمز عملیات مشخص گردید. بدین ترتیب
[ صفحه 107]
پس از حرکت نیروها از نقطه رهائی بسوی هدفهای مورد نظر و اعلام آمادگی، در ساعت 23، مورخ 19 / 12 / 1363، با قرائت رمز عملیات با عنوان:
«یا الله. یا الله. یا الله و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه، یا فاطمة الزهراء.» نیروهای تک و تهاجم خود را از دو محور شمالی و جنوبی آغاز کردند.
متعاقبا در همان ساعات اولیه، تمامی خطوط و استحکامات دشمن بسرعت درهم کوبیده شد. و با پیشروی نیروها در عمق، اعجاب و شگفتی همگان برانگیخته شد، زیرا با توجه به هوشیاری دشمن، بلحاظ مشاهده شواهد و قرائن و تجربه عملیات خیبر، بنظر نمیرسید خطوط مستحکم اولیه دشمن بدین سرعت فرو ریزد.
در محور ترابه، که بمنظور پشتیبانی در نظر گرفته شده بود، بلحاظ دوری عقبه و کمبود آتش پشتیبانی و سایر مسائل، پیشروی بسوی هدف با کندی صورت میگرفت اما در محور پدخندق و رطه، گذشته از شکستن خط، برخی از یگانها با حرکت در عمق، خود را به هدفهای مرحله بعد نیز رساندند. در نتیجه تا صبح روز دوم عملیات، از دو کیلومتری جنوب البیضه تا 5 / 2 کیلومتری پائینتر از خط همایون، خط اول دشمن بطور کامل در تصرف نیروهای خودی بود. علاوه بر این در حد فاصل آبراه جمل تا خط همایون، نیروها تا پشت رودخانه دجله پیشروی کردند و بسمت غرب، در حاشیه شرقی رودخانه، خط پدافندی تشکیل دادند و با آتش سلاحهای سبک تردد وسایل نقلیه دشمن را روی جاده متوقف کردند. دشمن با تصور اینکه امکان اجرای عملیات از سایر محورهای عملیاتی جنوب وجود دارد مدتی طول کشید تا بتواند خود را جمع و جور کرده اقدام به پاتک نماید. بر این اساس دشمن پس از کشف اهداف تک، اولین فشارهای خود را با حجم بمبارانهای وسیع و آتش توپخانه در
[ صفحه 108]
محور شمالی منطقه و در حوالی پدخندق و الصخره متمرکز نمود. تا بدین وسیله از دستیابی نیروها به تنگه العزیر ممانعت بعمل آورد.
در طی سه روز جنگ و درگیری، قرارگاه مهندسی با سختکوشی بسیار توانست پلی را از حد فاصل جزیره جنوبی و منطقه همایون نصب کند و از سوی دیگر نیروها با پیشروی خود به اهداف زیر دست یافتند:
1 - پاکسازی پد خندق
2 - پیشروی از پشت خط جمل 3 به پشت صفین 3
3 - در شب سوم، هوانیروز اقداماتی را بمنظور پشتیبانی عملیات به انجام رسانید.
فشار دشمن در محور الصخره و پدخندق کماکان ادامه داشت. در نتیجه مقاومت نیروها نیز رو به فزونی نهاد، چنانچه هنگامی که شهید خرازی فرمانده لشکر امام حسین از شهید آقاخانی فرمانده یکی از گردانهای لشکر - علیرغم جراحتهای وارده (اصابت چند ترکش به دست و پا) - میخواهد که به عقب برگردد، نمیپذیرد و در خط میماند و در همان شب به شهادت میرسد.
برادر شعربافچی فرمانده گردان از لشکر امام حسین که وقتی برای بررسی منطقه عملیات و توجیه شدن جهت ادامه عملیات به خط میرفت، بشدت مجروح شد (ترکش به سر و کتف و پای او اصابت کرده بود)، بطوریکه او را به حالت بیهوشی به پاسگاه سیار فرماندهی آوردند. فرماندهی لشکر با مشاهده حال وی نگران شد و گفت: «زخمها خطرناک است، شما به عقب برو» لیکن او نپذیرفت و گفت من همین جا میمانم و امشب عمل میکنم. وی پس از این مطلب، حدود 2 ساعت به استراحت پرداخت و آنگاه پس از تعویض لباسهایش برای آوردن نیروها به عقب رفت و بعد از سه ساعت آماده عملیات شد و بالاخره پس از تلاش فراوان
[ صفحه 109]
که انجام داد به شهادت رسید.
در شب پنجم و روز ششم، در ادامه تلاشی که بمنظور پاکسازی روستای حدیبه انجام شد نیروهای فراوانی به فرماندهی لشکر عاشورا، از رودخانه دجله عبور کرده و به شرق دجله، حمله کردند. با روشن شدن هوا به علت عدم پاکسازی و الحاق کامل، تعدادی تانک و نفرات دشمن باقی ماندند و عملا امکان پیشروی به سوی القرنه فراهم نیامد.
علیرغم وضعیت پیش آمده، تا حوالی ظهر، جنگ و مقاومت همچنان ادامه داشت تا شاید بدین وسیله جا پای بدست آمده تا شب حفظ شده، فرصت مناسب جهت انجام مأموریت مزبور (انفجار پل ابوعران) بدست آید.
از حوالی ظهر، دشمن که موقعیت نیروهای خودی را دریافته بود، بمرور فشار خود را افزایش داد. در نتیجه تعدادی از نیروها بداخل فرورفتگی رودخانه دجله (مقابل نهر رطه) آمدند و در این میان، تنها شهید باکری و جمع محدود یاران وفادارش به نبرد ادامه دادند. در این اثناء قرارگاه که نسبت به موقعیت نیروها و وضعیت خاص شهید باکری نگران بود، سعی داشت نامبرده را متقاعد به مراجعت نماید.
بدین ترتیب هنگام بعد از ظهر، چند تن از نیروهای لشکر عاشورا نزد شهید باکری رفته، از وی درخواست کردند به شرق دجله مراجعت کند. وی جهت عبور از رودخانه در میان قایق نشست، اما پس از لحظهای سکوت ناگهان برخاست، پس از تخلیه اسناد و مدارک همراه خود بداخل قایق، مجددا برای کمک به نیروهایش به منطقه درگیری رفت.
بمرور، با حاد شدن وضعیت، فرماندهی لشکر عاشورا بصورت تک تیرانداز و آرپیجی زن وارد عمل شد و در این حین شهید باکری بر اثر اصابت تیر به پیشانیش جراحت سنگینی برداشته، جهت درمان به عقب
[ صفحه 110]
تخلیه شد.
در این اثنا دشمن، با نزدیکی به لب رودخانه دجله و مشاهده قایقی که جسم نیمه جان شهید باکری در میان آن بود، قایق را با گلوله آرپیجی مورد اصابت قرار داد و بدین ترتیب، دجله جنازهی سوخته شهید باکری را به منطقه نامعلوم برد.
از این ببعد دشمن با پاکسازی شمال پدخندق، فشار خود را از دو سمت یکی رخنه در خط صفین (جناح شمالی عملیات) و دیگری رخنه بداخل فرورفتگی رودخانه که اساسا تهدید عقبه نیروهای محور شمالی را بهمراه داشت، و نیز با شدت بخشیدن به بمبارانهای هوائی امکان تأمین مناطق بدست آمده را از نیروهای خودی در این منطقه گرفت.
بطور کلی، عملیات بدر پس از 8 روز جنگ و مقاومت، با آزادسازی روستای ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز تصرف بیش از 800 کیلومتر مربع از اراضی هور و تصرف جاده خندق (الحچرده) به طول 13 کیلومتر [که فاصله آن با جاده عماره - بصره 6 کیلومتر است] به پایان رسید.
تلفات و خسارات وارده به دشمن
هفت تیپ و پنج لشکر عراق بین 20 تا 100% منهدم شدند. علاوه بر این به لشکر گارد ریاست جمهوری و نیز نیروی کماندوی سپاه 3 به میزان 20% خسارت وارد شد.
تعداد کشته و زخمی دشمن از مرز پانزده هزار نفر گذشت، ضمنا 3200 نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند که در میان آنها 50 افسر، 80 ستوانیار و 300 درجهدار مشاهده میشد.
از سوی دیگر 250 دستگاه نفربر، 40 قبضه انواع مختلف توپ،
[ صفحه 112]
200 دستگاه خودرو، 60 قبضه خمپارهانداز، 4 فروند هواپیمای پی - سی - 7 ملخدار، 2 فروند میگ و سوخو، 4 فروند هلیکوپتر و نیز مقدار معتنابهی وسایل مخابراتی، سلاحهای سبک و... منهدم گردید.
ویژگیهای قابل ملاحظه در طراحی عملیات
عملیات خیبر، و خصوصا بدر، نشان داد که جمهوری اسلامی علیرغم کمبود تجهیزات مناسب، و مشکلات و موانع عدیدهای که بر سر راه خود دارد - عملا توانائی و قابلیت کسب پیروزی و موفقیتهایی بسیار متفاوت با عملیاتهای گذشته را، دارد.
عملیات خیبر و بدر، دشمن را شدیدا متزلزل نمود و به غرب نشان داد که تنها تکنولوژی و حمایتهای همه جانبه سیاسی - اقتصادی نمیتواند عراق را سرپا نگهداشته، از آسیبپذیری اساسی مصون و محفوظ بدارد.
به هر روی، در مرحلهای از جنگ، عملیات بدر - گذشته از ضایعات و تلفاتی که به دشمن وارد ساخت - جایگاهی ویژه را در ارتقاء و رشد ابعاد فکری و عملی سازمان رزم جمهوری اسلامی در برداشت و دورنمائی را ترسیم کرد که بعدها فتح فاو، بخشی از حاصل و ثمرهی آن بود.
اما آنچه در عملیات بدر برجستگی داشت، عمدتا عبارت بود از:
1 - تصمیم و عزم راسخ جمهوری اسلامی جهت تهاجم به دشمن و ادامه نبرد تحت هر شرائطی مبتنی بر رهنمودهای فرماندهی کل قوا - امام خمینی.
2 - توانائی و جسارت در بهرهگیری از تدابیر و راه کارهای جدید و درهم شکستن خطوط دفاعی دشمن در خط و عمق.
[ صفحه 113]
پس از بدر
ابعاد و ویژگیهای عملیات بدر، عراق را به عکسالعملی غیر از آنچه تا آن زمان در جنگ مرسوم بود، واداشت بدین معنی که همزمان با عملیات، حملات هوایی خود را به تهران آغاز کرد. دشمن در واقع هدفی را که از براهاندازی جنگ نفتکشها در خلیج فارس (از نظر اقتصادی) داشت، با تهاجم به شهرهای غیر نظامی (به نیت به زانو درآوردن جمهوری اسلامی از طریق برانگیختن مردم)، دنبال نمود. در مقطع یاد شده، انتقال جنگ از رزم زمینی به هوا و مناطق مسکونی، نمایانگر شکلی جدید در جنگ بود.
رویارویی با دشمن در ابعاد جدید، طبعا نیازمند به حضور فعال مردم در صحنه و افزایش روحیه مقاومت در آنها بود و از سوی دیگر ضرورت مقابله به مثل را ایجاب میکرد.
بدین ترتیب، تدبیر مقابله به مثل با پرتاب موشک به عمق شهرهای عراق آغاز شد. بکارگیری موشک بمنزله ورود عنصری جدید در معادله جنگ محسوب میشد و بدین طریق، عراق با وضعیتی غیر قابل پیش بینی مواجه گردید و همچنین برای اولین بار بغداد، مرکز حکومتی
[ صفحه 114]
رژیم بعث، طعم تلخ ضایعات ناشی از جنگ را بطور مستقیم و ملموس چشید این امر در واقع، افزایش مشکلات حکومت بغداد و نیز دامن زدن به آن تلقی میگردید.
در این میان شواهد و قرائن، حاکی از درماندگی و ناتوانی دشمن بود، همچنین بمنظور خنثیسازی جریانات عافیت طلبی که مترصد بهرهبرداری از شرایط، جهت پایان بخشیدن به جنگ بودند، بنا به نظر امام از طرف نماینده ایشان در شورایعالی دفاع حجةالاسلام هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران، پیشنهاد شد که حامیان ادامه جنگ در روز قدس اقدام به راهپیمائی نمایند. تا بدین وسیله روشن شود که پایگاه جنگ در میان مردم چگونه است و گذشته از این، آیا جنگ شهرها بر مقاومت مردم تأثیری نهاده است یا خیر؟
بر این اساس راهپیمائی روز قدس، علیرغم تهدیدهای مکرر رژیم عراق مبنی بر بمباران مردم، همانند جریان سیلی خروشان آغاز شد و همزمان نیز عملیات قدس 1 توسط یگانهای رزمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه هورالهویزه صورت گرفت. وضعیت مزبور تلاشهای چندین ماههی دشمن را بمنظور بدست گرفتن ابتکار عمل عقیم گذارد و عملا جمهوری اسلامی با مقاومت مردم و مقابله به مثل در رویارویی با تعرضات رژیم بغداد توانست مرحلهای بحرانی را پشت سر نهاده، تهاجمات پی در پی خود را در میدان رزم زمینی آغاز نماید.
جمع بندی تجربیات و اتخاذ تدابیر لازم
واقعیات برآمده از عملیات بدر از یکسو و گسترش جنگ شهرها از سوی دیگر، جو حاکم بر جنگ را به گونهای درآورد که لزوما بایستی در اطراف و جوانب آن، هر چند بصورت اجمالی و گذرا، توضیحاتی ارائه
[ صفحه 115]
شود.
دشمن در عملیات بدر سعی کرد با استفاده خوب از زمین، زرهی، آتش و نیروی هوائی کنترل صحنهی نبرد را در دست داشته باشد. تلاش دشمن در این زمینه به نیروهای خودی نمایاند که ادامه جنگ عمدتا بایستی متکی بر استراتژی جنگ دراز مدت توأم با برنامهریزیهای همه جانبه و نیز حضور بیشتر کشور و مسئولین در این امر باشد.
در این میان، مسئله نیرو و جذب آن بتناسب اهداف و مراحل عملیات و نیز تحولاتی در نحوهی مواجهه با دشمن به منظور تجزیه قوای آن، قسمتی از معضلات جدید بود. علاوه بر این، مسائل دیگری مانند افزایش قدرت و آتش، سلاح مناسب ضد زره و ضد هوایی... توأم با تاکتیکهای ویژه، نیز عنوان گردید.
همچنین روشن شد که گذشته از موارد فوق، لزوما بایستی سازمان رزم سپاه گسترش یابد و به تناسب پیچیدگیهای جنگ، نیروها از آموزشهای لازم برخوردار گردند. تا بدین وسیله، گذشته از فزونی یافتن توانایی نیروهای خودی در تصرف هدف و حفظ آن، در نهایت زمینه و لوازم انهدام ماشین جنگی عراق فراهم آید.
طبیعتا بکارگیری عملی اندوختههای پس از بدر، نیازمند زمان بود. در این فاصله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در میان تدابیر گوناگون جهت رویارویی با دشمن بدوا سلسله عملیاتی محدود [18] و پی در پی را با هدف انهدام قوای دشمن و گرفتن زمان از آنها، برنامهریزی کرد.
گذشته از این طراحی عملیات والفجر 8، با توجه به تجارب برآمده
[ صفحه 116]
از عملیات بدر و 6 سال نبرد، در دستور کار قرار گرفت و بدین ترتیب تعرضات و تحرکات نظامی جمهوری اسلامی با عملیات محدود در روز قدس و سپس مهیاسازی منطقه عملیات والفجر 8 و سایر ملزومات آن، آغاز شد.
تبیین استراتژی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه»
همزمان با اوجگیری جنگ شهرها که طبیعتا ضایعات و خسارات ناشی از جنگ بطور مستقیمتری در رابطه با مردم قرار میگرفت، پیش بینی رخدادهای سیاسی - اجتماعی و بهرهگیری جریانات سیاسی از آن، محتمل مینمود. از این رو فرماندهی کل قوا در بیانات خود هنگام تحویل سال 1364، این سال را سال «استقامت» نامیدند.
طبعا ترسیم دورنمای جنگ شهرها (که عمدتا در روز قدس شکل نهایی و نتیجه خود را نمایاند) و سایر فشارهای وارده به جمهوری اسلامی بود که سبب شد امام موضعگیری (جنگ جنگ تا رفع فتنه) را اتخاذ نمایند. در حقیقت در آن برههی خاص، رهبری انقلاب روند حرکت آتی جنگ و انقلاب را با بیان «جنگ تا آخرین خانه و آخرین نفر»، تبیین و تعیین کردند.
نظرات امام در رابطه با جنگ برای همگان روشن بود، لیکن با توجه به وضعیت خاص آن مقطع زمانی ضرورت نظرخواهی از امام جهت تعیین تکلیف و نقش عمدهی این اعلام نظر کاملا بارز و روشن بود.
در این میان گروهکها با انگشت نهادن بر روی نارسائیهای ناشی از جنگ مجددا صحنه را برای تشدید فعالیتهای سیاسی خود مساعد دیده، اینبار حتی سعی کردند جنگ را از موضع اعتقادی به زیر سئوال بکشند. این اقدام با توطئه هماهنگ بینالمللی در رابطه با تحمیل
[ صفحه 117]
صلح و سازش به جمهوری اسلامی و نیز تقویت جریان عافیت طلب داخلی صورت میگرفت.
رهبری انقلاب بمنظور تعیین مشی آینده جنگ و انقلاب و رفع هر گونه تردید و تزلزل، از جایگاهی والاتر بر ضرورت ادامهی نبرد تأکید فرموده، شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» را پرتوی از شعار قرآنی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم» دانستند. [19] در حقیقت نظرات امام نافی هر دیدگاهی در زمینه سازش بود.
ایشان خاطرنشان ساختند که نه تنها امکان دستآویز قرار دادن یک پیروزی در حل معضله جنگ چارهساز نیست، بلکه بایستی فراتر از آنچه در شعار مردمی «جنگ، جنگ تا پیروزی» نهفته است، گام نهاد.
به عبارت دیگر، از بیانات امام چنین استنباط شد که راه حل سیاسی نه تنها سنخیتی با هویت انقلاب اسلامی ندارد، بلکه یک نوع بیتوجهی نسبت به آینده جنگ و انقلاب و نیز سادهاندیشی نسبت به برخورد با دشمن است و طبیعتا حامیان جهانی عراق نسبت به انقلاب اسلامی بیتفاوت نبوده، تا زمانیکه هویت انقلاب را مخدوش نکرده و یا ضربهای اساسی و کاری به آن وارد نسازند آرام نخواهند گرفت؛ از این رو گذشته از پرهیز سادهاندیشی در برخورد با دشمن، لزوما بایستی گذار از مرحله کنونی انقلاب، با کسب آمادگی همه جانبه و نیز بکارگیری کلیه امکانات بالفعل و بالقوه کشور در رابطه با جنگ، صورت گیرد.
بدین ترتیب میتوان عوامل زیر را به عنوان پارامتری مؤثر در تبیین آینده انقلاب و جنگ محسوب نمود:
1 - شناخت استکبار جهانی و عمق و گستردگی خصومت آن
[ صفحه 118]
در برخورد با انقلاب اسلامی.
2 - همسویی و آمیختگی اهداف انقلاب اسلامی و جنگ با یکدیگر.
3 - در نظر گرفتن ملاحظاتی در باب قابلیت و توان بالفعل و بالقوه کشور از نظر اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی و نیز بسیج نیروی مردمی.
تبعیت از رهنمودهای رهبری در واقع در بطن خود، آمادگی همه جانبه جهت اصلی نمودن جنگ در کشور را دارا میباشد.
متقابلا نگرش مقطعی و کوتاه مدت به جنگ، نه تنها دستیابی به پیروزی را نامحتمل مینماید، بلکه دورنمائی جز ناکامی و بازی خوردن از دشمن، نخواهد داشت.
نظری بر سلسله عملیات محدود پس از بدر
در فاصله آمادهسازی ملزومات و مقدمات عملیات گسترده پس از عملیات بدر، ضرورت داشت جبههها کماکان فعال نگاه داشته شوند و دشمن بحال خود رها نگردد. بدین منظور در مقطعی از سال 64 قسمتی از تعرضات و تحرکات نظامی خودی علیه دشمن براساس تدبیر عملیات محدود صورت گرفت تا بدین وسیله از زمان بدست آمده، عملیات والفجر 8 بدور از هر گونه شتابزدگی و یا تأثیرگذاری فشارهای سیاسی - نظامی، خارجی بنحوی مناسب طراحی گردد. همچنین مقرر شد سلسله عملیات محدود به گونهای باشد که منجر به تعلل یا تأخیر در عملیات گسترده نشود.
بر این اساس، عملیاتهای اخیر، به لحاظ نظامی، به سه دسته قابل تقسیم است:
1- گشتی رزمی
[ صفحه 119]
2 - نفوذی
3 - محدود و استقراری
تقسیمبندی یاد شده به میزان و استعداد نیروی خودی که در عملیات بکار گرفته میشود و نیز به کیفیت و ارزشهای زمینی منطقه، متکی است.
عملیات «گشتی رزمی» حداکثر تا استعداد یک گردان نیرو را در برمیگیرد و هدفش عمدتا وارد آوردن تلفات و ضایعات به دشمن و احیانا جمعآوری اطلاعات و یا گرفتن اسیر و سپس بازگشت به مواضع اولیه است.
در عملیات نفوذی میزان استعداد یگانهائی که بکار گرفته میشود، از یک تا سه گردان را شامل میگردد و نیز مانند عملیات گشتی رزمی پس از انجام مأموریت، نیروها بدون استقرار در محل تک، به مواضع اولیه خود برمیگردند.
عملیات محدود به عملیاتی اطلاق میشود که از یک تیپ تقویت شده به استعداد 5 گردان تا دو لشکر تقویت شده، به استعداد 20 الی 30 گردان را شامل شود و نیروها پس از انجام عملیات در مواضع تصرف شده استقرار یابند.
مشخصههای عملیات محدود
1 - بیش از 30 الی 40 گردان نیرو نیاز نداشته باشد.
2 - تلفات خودی پائین بوده باشد تا آسیبی به عملیات گسترده وارد نسازد.
3 از نظر زمانی کوتاه و زودفرجام باشد
4 - دارای اهداف و ارزش نظامی - اقتصادی باشد
[ صفحه 120]
5 - در راستای اهداف استراتژیک جنگ باشد
6 - پیروزی در آن تضمین شده باشد
7 - منطقه، قابلیت استفاده از آن، جهت عملیات گسترده را داشته باشد.
همانطور که گفته شد، عملیات تاکتیکی محدود به منظور آماده ساختن زمینه جهت تعرض گسترده و استراتژیک، با اهداف زیر در نظر گرفته شد:
1 - وارد ساختن حداکثر تلفات و ضایعات به نیروهای دشمن
2 - عقب راندن نیروی دشمن از اراضی اشغالی که کماکان در تصرف آنها باقی مانده است.
3 - بدست گرفتن ابتکار عمل و ایجاد تحرک در جبهه و خطوط عملیاتی
4 - گرفتن فرصت و مجال فکر کردن از دشمن و تجزیه [20] نیروهای آن
5 - جمعآوری اطلاعات و شناسائی منطقه مورد تهاجم
6 -...
البته آنچه در قسمت فوق مورد اشاره قرار گرفت، تنها قسمتی از اهداف عملیات محدود است و طبیعتا شرایط خاص سیاسی - اجتماعی و نیز سایر اهداف نظامی، در آن منظور خواهد شد.
براساس آنچه بعنوان مشخصات و اهداف عملیات محدود عنوان شد، نیروی زمینی ارتش سلسله عملیات خود را «ظفر» نام نهاد، که
[ صفحه 121]
عمدتا تظاهر به تک همراه با آتش توپخانه بود.
همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 5 عملیات بنام «قدس» (5،4،3،2،1) و نیز عملیات «عاشورا» را انجام داد که توضیحات و شرح آن به ترتیب، در پی میآید.
[ صفحه 122]
سلسله عملیات قدس: قدس 1 تا 5 و عاشورای 4
عملیات قدس 1 و 2
از آنجا که قسمتی از سلسله عملیاتهای محدود در هور انجام گرفت، مقدمتا ذکر نکاتی در این باب، که هور چه جایگاهی در استراتژی جنگ داشته و نیز رابطه آن با اهداف عملیات بدر و همچنین مهیاسازی مقدمات عملیات گسترده در هور، لازم و ضروری بنظر میآید. چنانچه قبلا ذکر شد، عمدهترین هدف عملیات بدر قطع جاده استراتژیک العماره - بصره بود. لیکن بنا به عللی دستیابی به آن مقدور نشد. اما در عین حال، جایگاه هدف یاد شده در استراتژی جمهوری اسلامی محفوظ بود. لذا پس از عملیات بدر اولین حرکت و هر چه نزدیکتر شدن به جاده بصره - العماره و دو پاسگاه ابولیله و ابوذکر منظور گردید. علاوه بر این خط پدافندی که پس از تصرف پاسگاه ترابه - در عملیات بدر - در این منطقه بوجود آمد، احتیاج به ترمیم داشت و انجام این تعرضات (عمدتا قدس 1 و 2 میتوانست ضمن نزدیک کردن خطوط پدافندی به رودخانه دجله و جاده بصره - العماره، خطی منظم و بهم پیوسته را بوجود آورد.
[ صفحه 123]
از سوی دیگر دشمن پس از عملیات بدر، حساسیتی قابل ملاحظه و چشمگیر نسبت به هور از خود نشان داد. چنین بنظر میرسید که قوای نظامی عراق تلاشی وسیع را به منظور عقب راندن نیروهای خودی از هور انجام دهند، لذا این مهم، خود، ضرورت تحکیم و تثبیت مواضع بدست آمده (طی عملیات خیبر و بدر) و نیز اتخاذ موضع تهاجمی در مقابل تعرضات احتمالی دشمن را افزونتر میکرد.
اهداف عملیات قدس 1 و 2 و موقعیت منطقه
بطور مشخص 4 هدف مجزا در عملیات قدس 1 و 2 منظور گردید که عبارت بود از:
1 - پاسگاه ابوذکر
2 - روستای ابوسعید
3 - برکه مختار
4- کمین دژبانی (عقبه دشمن)
پاسگاه ابوذکر و ابولیله در حد فاصل پاسگاه، شط علی و طبر و در نزدیکی رودخانه واقع است که از سمت غرب تا حدود روستاهای الزجیه و الحسان، از سمت جنوب تا روستای البیضه و از شمال تا پاسگاه ترابه را میتوان محدودهی عملیاتی این منطقه محسوب کرد.
در این میان شناسائی در هور، دشواری و معضلات فراوان داشت، زیرا از یک سو وجود آبراههای متعدد و از سوی دیگر کمینهای احتمالی دشمن که بعضا بصورت سیار بود و همچنین مواضع و موانع دشمن به منزلهی عوامل بازدارنده در شناسائی ایجاد مشکل میکردند. بر این اساس، گم شدن عناصر شناسایی (اوایل کار) امری غیر منتظره نبود
[ صفحه 124]
چنانچه بارها عناصر شناسایی راه خود را گم کرده، سپس با شنا کردن مسافتی طولانی و گاه در صورت خستگی مفرط، با خواباندن نیها و استراحت بر روی آن، خود را آرام، آرام به مواضع خودی رسانده بودند. فیالمثل برادر بشارت که بعدا به شهادت رسید، از قبل از عملیات بدر به مرخصی نرفته بود؛ وی مرتبا به صورت داوطلبانه به شناسایی میرفت و تقریبا رکورد شناسایی و نیز گم شدن در هور و ماندن در آب را شکسته بود. وی یکبار بیش از 65 ساعت، یعنی چیزی نزدیک به 3 شبانهروز، در هور سرگردان بود و بالاخره شناکنان خود را به مواضع نیروهای خودی رسانید. غیر از گم شدن نیروها، مسئلهی برخورد با کمین دشمن و شهادت نیز وجود داشت. چنانکه یکی از شبها سه نفر غواص با یک بلم به شناسائی رفته، دو تن از آنها در نقطهای در نزدیکی مواضع دشمن از بلم بیرون آمده، نفر سوم در لابلای نیزار همراه با بلم به انتظار میایستد؛ دو نفر غواص راه خود را به طرف پاسگاه ابوذکر ادامه میدهند و در این میان به موانع دشمن برخورد میکنند. در این اثنا وقتی برادران شناسایی در فاصله 100 متری با دشمن، قرار میگیرند، ناگهان، با رگبار آتش از سوی عناصر عراق مواجه میشوند. برادران بلافاصله به زیر آب میروند تا از آتش دشمن در امان باشند، اما یکی از برادران بر اثر اصابت تیر به شهادت میرسد و میان سیم خاردار حلقوی گیر میکند. برادری که همراه وی بوده هرچه سعی میکند تا برادر شهید را به عقب منتقل کند، موفق نمیشود؛ لذا او را در لابلای نیزار استتار نموده، مبادرت به پخش کردن آب خونآلودی که بر اثر اصابت تیر ایجاد شده بود، مینماید و سپس با بلم به نزد برادر دیگری که در انتظار بوده برمیگردد و روز بعد با امکانات بیشتر جهت انتقال جنازه برادر شهید مراجعه میکنند که خوشبختانه دشمن متوجه نمیشود و لذا انتقال جسد به عقب با موفقیت
[ صفحه 125]
انجام میگیرد.
مواضع و استعداد نیروهای دشمن
دشمن در منطقه مزبور از مواضع و موانع مختلف برخوردار بود؛ فیالمثل بشکه فوگاز (ناپالم)، سیم خاردار حلقوی (که بعضا تا 1 متر در سطح آب و چند رده در زیر آب را میپوشانید)، تنها قسمتی از آن میباشد.
دشمن در اطراف پاسگاه ابوذکر و روی خشکی اطراف آن سنگرهای متعددی احداث کرده بود. همچنین در روی برکه مختار، علاوه بر سنگر، کمین سیار نیز گذاشته بود که به صورت زیگزاگی یکدیگر را میپوشاند و عاملی موثر در تأمین پاسگاه ابوذکر به شمار میرفت.
استعداد دشمن در این منطقه عبارت بود از سه گروهان کماندویی که به ترتیب یک گروهان در پاسگاه «ابوذکر»، یک گروهان در پاسگاه «ابولیله» و یک گروهان در برکه مختار، استقرار داشتند. یک گروهان هم پشت برکهی مختار در احتیاط نزدیک بود.
علاوه بر این نیروهای موجود در منطقه، عناصری از تیپ 506 و 114 لشکر 25 در منطقه حضور داشتند که برخی از آنها در میان اسرا و کشته شدگان مشاهده میگردید.
دشمن همچنین به منظور کنترل منطقه با استفاده از هلیکوپتر و هواپیمای پی - سی - 7 مرتبا کشت شناسائی انجام میداد و بعضا بر روی مواضع خودی اجرای آتش میکرد.
[ صفحه 126]
شرح عملیات
پس از فراهم آمدن مقدمات عملیات و حرکت نیروها از نقطه رهایی به سمت هدفهای از پیش تعیین شده، در تاریخ 25 / 3 / 1364 مصادف با روز قدس حمله، با رمز «یا محمد رسول الله یا الله (3)، قد تری انا فیه ففرج عنی یا کریم الله اکبر» آغاز شد. نیروها با عکسالعمل سریع، ظرف 3 دقیقه، علاوه بر پاکسازی نیروهای دشمن تعدادی از آنها را به اسارت درآوردند. چنانکه تصرف پاسگاه ابوذکر و ابولیله مدت 5 الی 7 دقیقه بطول انجامید.
در محور برکهی مختار، نیروهای عراقی اندک مقاومتی کردند که این مقاومت درهم کوبیده شد. ضمنا فرمانده پاسگاه ابوذکر که غافلگیر شده بود، هنگامی که قصد فرار داشت، به هلاکت رسید.
در صبح روز عملیات، هواپیماهای پی - سی - 7 و هلیکوپترهای دشمن فعالیت خود را آغاز کردند، اما با استقرار سلاحهای ضد هوائی و سقوط یک فروند آن، که با موشک (سام - 7) انجام گرفت، دشمن عملا ناتوان گردید.
دشمن همچنین مبادرت به پاتک کرد، که توسط قایقهای حامل دوشکا، 106 و تیربار تحت حمایت هلیکوپتر و هواپیمای پی - سی 7 انجام گرفت که البته ماحصلی برای او نداشت و در نتیجه تلفات و ضایعات زیر بر دشمن وارد آمد:
- انهدام یک گردان کامل از تیپ حطین، تعدادی از عناصر تیپهای 506 و 114 و لشکر 25 کشته و اسیر شدند. 200 نفر از نیروهای دشمن مجموعا به هلاکت رسیدند و نزدیک به 200 مجروح و 90 اسیر از آنها بر جای ماند.
[ صفحه 128]
گذشته از این 15 فروند قایق، یک فروند هواپیما و 2 فروند هلیکوپتر و 12 پاسگاه سیار دشمن منهدم شد.
همچنین 4 قبضه توپ هوائی، 6 قبضه خمپارهانداز و 30 قطعه پل دوبهای بخشی از غنایم بدست آمده را تشکیل میداد. ضمنا منطقهای به وسعت 180 تا 200 کیلومتر مربع آزاد گردید.
تحکیم منطقه و انجام قدس 2
بمنظور ممانعت از تک احتمالی دشمن و مرتفع نمودن نقاط ضعف خودی و تبدیل آن به قوت و همچنین آسیبپذیر کردن دشمن و بدستگیری ابتکار عمل، در تاریخ 4 / 4 / 1364 در ساعت 2 بامداد رزمندگان اسلام تهاجم خود علیه دشمن را در اطراف البیضه آغاز کردند.
طی درگیریهائی که چند روز ادامه داشت نیروهای خودی توانستند ضمن انهدام بخشی از نیروهای تیپ 68 کماندوئی و دفع پاتکهای دشمن با پاکسازی و الحاق موقعیت خود را در مناطق تصرف شده تثبیت نمایند.
عملیات قدس 3
هدف از عملیات قدس 3، عمدتا تصرف تپه 194، انهدام تجهیزات، و گرفتن تلفات و اسیر از دشمن بود. البته در ابتدا، تصمیم بر این بود که نیروها پس از تصرف هدف، با انجام پاکسازی، منطقه را تأمین نمایند؛ لیکن عملیات بنا به عللی، در نهایت بصورت «نفوذی» تغییر شکل داد.
[ صفحه 129]
موقعیت منطقه - منطقه عملیاتی مورد نظر، که نزد دشمن به ارتفاعات «عین منصور» و در بین افراد محلی به «فره سیاه» مشهور است، در محور عمومی دهلران - طیب در غرب رودخانه میمه قرار دارد. این منطقه دارای یک سری تپه و ارتفاعات میباشد.
همچنین در شرق رودخانه که به منطقه «بیات» معروف است وجود ارتفاعات 208 بدلیل مشرف بودن روی حاشیه غربی «میمه» قابل ذکر است.
ضمنا عراق هنگام عقب نشینی سراسری خود پس از فتح خرمشهر، قسمتی از ارتفاعات یاد شده را - که در خط مرزی دو کشور قرار دارد - به لحاظ موقعیت حساس آن، همچنان حفظ کرد. خط اولیه دشمن در جلوی شیار مالحه و روی ارتفاع 194 واقع بود. دشمن با استقرار بر روی ارتفاع مزبور، که طول آن به 1 کیلومتر میرسید، دید کافی بر روی خط خودی و منطقه عمومی دهلران، داشت.
یک جاده خاکی از جاده اسفالته مهران - دهلران به طرف ارتفاع 216 رفته، از خط خودی عبور نموده، سپس از غرب شهرک طیب به داخل خاک عراق امتداد مییابد.
این جاده اصلی به فاصله حدود دو کیلومتر پس از ارتفاع 216 از پشت مقرها و پاسگاههای دشمن که خط جلوی مالحه را تشکیل میدهند، میگذرد.
در سمت راست جاده اصلی به موازات خط دشمن 3 جاده فرعی شمالی - جنوبی قرار داشت که از طریق این جادهها عقبه دشمن به خط جلوی مالحه و 194 مرتبط میشد و نیروهای عراقی از این طریق تدارک میگردیدند. قابل ذکر است که در رابطه با آرایش خط دشمن جناح چپ از شیار مالحه خالی بود و این نقطه ضعف اساسی دشمن قوتی برای
[ صفحه 130]
نیروهای خودی محسوب میشد.
موانع دشمن در این عملیات، عبارت بود از 2 ردیف مین والمر و 10 ردیف سیم خاردار حلقوی، همچنین در اطراف سنگرهای دشمن در این محور، 16 ردیف سیم خاردار حلقوی کار گذاشته بودند و نیز 3 میدان مین انفجاری و منور و 24 رده سیم خاردار رشتهای در اطراف پایگاهها و مقرهای دشمن نصب شده بود.
طراحی عملیات - به تناسب راه کارهای موجود در منطقه، عملیات از دو محور طراحی شد. نکته قابل توجه در این عملیات، مسئله غافلگیری بود، چنانچه نیروهای خودی با رعایت حفاظت و استفاده از شب جهت تردد و نقل و انتقالات، سعی وافری بر ممانعت از هوشیاری دشمن داشته؛ لیکن تحرکاتی که عناصر دشمن مشاهده میشد که به نظر میرسید اصل غافلگیری مخدوش شده است؛ اما بعدا معلوم شد که تحرکات دشمن صرفا جابجایی نیروها بخاطر خستگی و ضعف روحیه بوده است.
علاوه بر این هنگام تهاجم نیروهای خودی، عناصر دشمن در سنگرها در خواب بسر میبردند و این امر خود دلیلی بر غفلت دشمن محسوب میشد.
ضمنا سعی بر این بود که تعرض بدشمن همراه با ابتکار عمل باشد بدین معنی که حمله در ابتدا به قرارگاه دشمن و از پشت صورت گردد تا خط متزلزل شود، و علاوه بر این در اولین فرصت کابلهای برق و سیمهای مخابراتی دشمن قطع شود تا بدین طریق، ارتباط نیروهای دشمن با عقبه و نیروهای در خط بطور کلی قطع و مختل گردد.
شرح عملیات
با نزدیک شدن زمان آغاز تک، نیروها در محورهای از پیش تعیین شده حرکت خود را به سمت دشمن آغاز کردند. حرکت نیروها چنان
[ صفحه 131]
آمیخته با غافلگیری بود که برخی از آنها توانستند خود را بالای سر نیروهای دشمن رسانده جهت انجام عملیات اعلام آمادگی نمودند.
به هر روی، پس از اعلام آمادگی کلیه نیروها از محورهای مختلف، در ساعت 45 / 2 بامداد 19 / 4 / 1364 عملیات با رمز:
«و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. انا فتحنا لک فتحا مبینا.
یا امام صادق (ع) یا امام صادق (ع)، یا امام صادق (ع)، الله اکبر»
در کلیه محورها با هجوم به دشمن آغاز شد.
سرعت عمل نیروها چنان بود که پس از قرائت رمز عملیات و در همان لحظات اولیه نزدیک به 70 نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. از آنجا که هدف عملیات نفوذی بود، لذا نیروها حتیالامکان از به غنیمت گرفتن اقلامی که دست و پاگیر بود و انتقال آنها به عقب خالی از مشکلات نبود، امتناع ورزیده، سعی بر این داشتند که اساسا امکانات دشمن را منهدم سازند و به آتش بکشند.
پس از اجرای موفق عملیات، با نزدیک شدن طلوع فجر و روشنائی هوا، به نیروها دستور عقب نشینی داده شد.
نظر به اینکه دشمن غافلگیر شده و نیز در تدبیر عملیاتی سیم کابل مخابراتی آنها قطع شده بود، طبیعتا از اهداف عملیات آگاه نبود. لذا صرفا بمنظور حضور در منطقه پاتک خود را با نیروهای زرهی و تعدادی هلیکوپتر آغاز نمود. دشمن تصور میکرد نیروهای خودی بر روی ارتفاعات 194 و سایر پایگاههای منطقه مستقر شدهاند، لذا تلاشی قابل توجه را به آن سمت معطوف نمود؛ لیکن با عقب نشینی بموقع نیروهای خودی پس از انجام مأموریت محوله، اساسا آسیبی قابل ملاحظه متوجه
[ صفحه 132]
آنها نشد. قابل ذکر است که دشمن در شب عملیات قصد تعویض نیروهایش را داشت لذا به دلیل عدم آمادگی تلفات زیادی را متحمل شد.
نتایج عملیات
1 - پاکسازی منطقهای به وسعت 20 الی 30 کیلومتر مربع
2 - کشته و مجروح کردن بیش از 700 تن از نیروهای دشمن
3 - انهدام ده انبار مهمات، 6 قبضه تفنگ 106 م.م، یک قبضه توپ پدافند هوائی، تعداد زیادی خودرو سبک و سنگین (شامل ایفا، جیپ) و همچنین انهدام پمپ بنزین قرارگاه گردان.
در مجموع از تیپ 805 پیاده ارتش عراق، گردان یکم صددرصد و گردان دوم 60 درصد منهدم و به گردان سوم نیز خساراتی وارد آمد.
در این عملیات، گذشته از ضعف دشمن در جناح دادن و عدم آشنایی با زمین منطقه، ابتکارات نیروهای خودی در دور زدن دشمن، توجیه گردانهای عمل کننده، نزدیک شدن به دشمن با حفظ غافلگیری، قطع ارتباط، زدن مقرهای فرماندهی و آتش پشتیبانی مؤثر (که توسط ارتش اجراء شد) قابل توجه بود.
لازم به تذکر است که همزمان با عملیات قدس 3، از سوی برادران نیروی زمینی ارتش در شرهانی، عملیاتی بمنظور باز پس گرفتن مناطقی که بتازگی به اشغال دشمن درآمده بود، انجام شد. این حرکت اساسا منجر به معطوف نمودن ذهن دشمن به آن منطقه شد و بطور غیر مستقیم به منزله پشتیبانی عملیات قدس 3 محسوب گردید.
[ صفحه 134]
عملیات قدس 4
دو حادثه مهم در جهت شکلگیری عملیات قدس 4 در دریاچه امالنعاج در هورالهویزه نقش داشت: یکی کنار رفتن تهلهای [21] شط الدوب بود، که بر اثر طوفان شدید و بیسابقه صورت گرفت، و بدین وسیله شط به دریاچه امالنعاج متصل گردید؛ و دیگری اسارت تعدادی از نیروهای شناسایی عراق بود، که طی یک درگیری با مجاهدین عراقی به اسارت درآمدند. اطلاعات نسبتا موثقی که از این اسرای تخلیه شده بدست آمد، زمینه مناسب را جهت معطوف کردن توجه فرماندهان به دریاچه امالنعاج فراهم کرد.
موقعیت منطقه - دریاچه امالنعاج از شمال ابتدا به چند آبراه، سپس به برکه «سوده»، روستای «سلفالمعداه»، روستای «الهویه» و روستای «حمیدان» و از شمال غرب به آبراههای «ابوحضاف»، آبراه «العوج»، روستای «سلفالدین» و روستای «سلفالعبده» و از غرب به آبراههای «امالبود»، روستای «الهرود» و آبراه «معمر» و از جنوب غربی به «شط الدوب» و «برمایه ترابه» و از جنوب به تعدادی آبراه و برکه و آبراه بزرگ «الکسر»، آبراه «العوج» و از شرق به برکههای «امارزال»، «ابوشوش»، «سوده امتوشه» و شمال با فاصلهای به آبراهها و برکههای «هورالعظیم» محدود میشود. این دریاچه به مساحت تقریبی 100
[ صفحه 135]
کیلومتر مربع در شمال غربی «هورالهویزه» و جنوب شرقی «عماره» قرار دارد.
آب دریاچه امالنعاج واقع در هورالهویزه از رودخانههای ایران تأمین میشود که از طریق آبراههای متفاوت در آن جریان مییابد، دریاچه و آبراههای منتهی به آن، دارای تهلهای فراوان است. در شرق دریاچه تهلها بیشتر متحرک بوده، مسیر حرکتشان شرقی - غربی است و عمدتا بستگی به جهت وزش باد دارد.
قبل از جنگ عدهای عشایر در این دریاچه زندگی میکردند که بر روی تهلهای ثابت، حباشه (سایبان) ساخته، از راه صید ماهی امرار معاش میکردند.
همچنین فروش نی به کارخانهی حصیربافی نیز بخشی دیگر از درآمد آنها را تشکیل میداد.
اهداف عملیات قدس 4
1- انهدام نیروی دشمن
2 - آزادسازی بیش از 150 کیلومتر مربع از دریاچه امالنعاج و در نتیجه تسلط بر بخشی دیگر از هور
3 - گرفتن جای پا جهت گسترش عملیات
4 - گرفتن جناح از دشمن و نزدیک شدن به قسمتی دیگر از خشکیهای عراق که شامل روستاهای سلفالمعده، الهویه، حمیدان و... میشود که در جنوب شرقی العماره واقعند.
شناسائی
پس از تعیین محدودهی منطقه عملیات، کار شناسائی از دو محور بر
[ صفحه 136]
روی آبراهها، کمینها و پاسگاههای دشمن آغاز شد. نظر به حساسیت منطقه و هوشیاری نسبی دشمن، امر شناسایی نیازمند دقت و سختکوشی بسیار بود و طبیعتا معضلاتی به همراه داشت.
در محور غربی دشمن دارای 4 پاسگاه ارتشی و 5 کمین فرسان الهور بود. کمینها نیز به دو صورت فعالیت میکردند. یکی متحرک، که با بلم در میان نیها مخفی میشدند و دیگری ثابت، که بر روی تهلها استقرار داشتند. در هر کمین دشمن از 8 تا 15 نفر نیرو با سلاحهای سبک مانند کلاش، آرپیجی حضور داشتند.
در محور شرقی در امالطیره دو پاسگاه به استعداد جمعا 30 نیرو و تعدادی کمینهای فرسانالهور وجود داشت. استعداد و آرایش کلی منطقه عبارت بود از لشکر 29 در المعیل و تیپ 117 مرزی، که گردان و عناصری از گردان 2 این تیپ در دریاچه امالنعاج و گردان 4 آن از ابوخصاف به سمت جنوب، در مقابل آبراه خیط، استقرار یافته بودند.
آخرین وضعیت قبل از عملیات - بافت و ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات میتواند از ویژگیهای آن در مقایسه با سایر عملیاتها به شمار رود؛ زیرا غیر از فرماندهی و برخی کادرها، تمامی عناصر آن از نیروهای مجاهد عراقی بودند که در چهارچوب «تیپ بدر» سازماندهی شدند. عناصر تیپ بدر ترکیبی از ارتشیان پناهنده عراقی و مجاهدین غیر نظامی است که صرفا به لحاظ بینش سیاسی و انگیزه حرکت و جهاد مسلحانه در جبهه حضور یافتهاند. قابل ذکر است که هسته اولیه تیپ بدر 2 سال قبل در حد یک گردان بنام شهید صدر تشکیل شد و سپس رو به گسترش نهاد؛ چنانچه در عملیات بدر توانستند با توانی بیشتر اجرای مأموریت نمایند.
آموزش - به منظور آمادگی نیروها آموزش فشرده برای آنها در
[ صفحه 137]
زمینههای شنا، غواصی، بلمزنی و قایقرانی به مورد اجرا گذارده شد.
همچنین در زمینه مهندسی و تدارکات، اقدامات مقتضی صورت گرفت؛ بطوریکه بوسیله نی بر آبراههای مورد نظر عریض گردید و پلهای خیبری به جلو منتقل شد.
واحد تدارکات نیز بنههای تدارکاتی را به جلو کشید و از آمادگی لازم جهت تدارک و تأمین عملیات، در چند روز اول، برخوردار گردید.
شرح عملیات: دشمن قبل از آغاز تک تقریبا روزی یک تا دوبار به وسیله هواپیماهای پی - سی - هفت منطقه را بمباران میکرد. در مواردی هم اقدام به شناسائی و گشت رزمی مینمود که به دلیل وجود کمینهای خودی، نتوانست حرکتی عمده صورت دهد.
به هر روی، در تاریخ 1 / 5 / 1364 در ساعت 12 نیمه شب تک آغاز شد. سرعت عمل نیروها و بهرهگیری از عنصر غافلگیری موجب گردید دشمن تا مدتی با سرگشتگی و آشفتگی باشد و عملا قادر به هیچ اقدام اساسی نشود. در این میان مسئله قابل توجه، اسارت مأمور بیسیم فرماندهی دشمن بود، که با گفتن الله اکبر خود را تسلیم نیروهای اسلام نمود.
دشمن پس از سقوط پاسگاهها و تأمین اهداف عملیات، به اجرای شدید آتش توپخانه مبادرت ورزید - بطوریکه تردد در منطقه با اشکال مواجه شد.
در این موقع تعدادی از اسرا به تقاضای همکاری پاسخ مثبت داده به پای بیسیم منتقل شدند. از پست شنود با فرماندهی خود (در عقبه) تماس گرفته و تقاضای نیرو کردند. از آنجا که دشمن بر روی منطقه تسلط نداشت، نپذیرفت، ولی در مقابل تقاضای قطع آتش، به بهانه اینکه بر روی سر خودمان میریزد، بعد از لحظاتی آتش توپخانه عراق بطور کلی قطع شد و در این فاصله ترددها صورت گرفت و این امر، کمکی
[ صفحه 138]
شایان به رزمندگان نمود.
نتایج عملیات
در پایان عملیات قدس 4 نیمی از دریاچه امالنعاج که از شط الدوب در غرب دریاچه شروع شده و تا برکه امسوده در شرق آن امتداد داشت، به وسعت 150 تا 200 کیلومتر مربع آزاد شد. همچنین بیش از 200 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و 53 نفر به اسارت درآمدند.
عملیات قدس 5
عملیات قدس 5 بمنظور تکمیل اهداف قدس 1 و 2 در نظر گرفته شد و اهداف زیر برای آن منظور گردید:
1- تصرف پاسگاه الیج واقع در هورالهویزه
2 - نزدیک شدن به البیضه با توجه به حساسیت پاسگاه «الیج» که در سمت چپ پاسگاه بلاله و نزدیکی البیضه قرار داشت.
3- تأمین بیشتر جاده خندق
4 - تأمین بیشتر جناح راست خط پدافندی که احتمال میرفت دشمن با اتکاء به خشکیهای موجود در این محور با نزدیک شدن به مواضع خودی، آنرا مورد تهدید قرار دهد.
5 - محدودتر شدن خط پدافندی خودی و تقلیل پاسگاههای بر روی آب
موقعیت منطقه - پاسگاه الیج واقع در هورالهویزه و در شمال
[ صفحه 139]
منطقه عملیاتی بدر، حدفاصل پاسگاه بلال و جاده خندق، در شرق البیضه قرار دارد.
موانعی که دشمن در این منطقه داشت، عمدتا عبارت بودند از: 6 الی 7 ردیف سیم خاردار: حدود 700 متر میدان مین؛ بشکههای 200 لیتری فوگاز (آتشزای ناپالم).
همچنین دشمن در پاسگاه الیج 2 دستگاه تک لول ضد هوائی، 2 قبضه خمپارهانداز 81 و 82 م.م و مهمات کافی جهت 48 ساعت مقاومت در اختیار داشت و نیروی گردان سوم از تیپ 701 کماندویی حذیفه در آن مستقر شده بود.
شروع عملیات: پس از کسب آمادگیهای لازم، نیروهای تکاور در تاریخ 15 / 5 / 1364، در حد فاصل ساعت 18 الی 19 بعد از ظهر، حرکت خود را از نقطه رهایی به سوی دشمن آغاز نمودند و پس از پشت سر گذاردن پاسگاههای خودی، با اندکی تأخیر در معابر و محورهای مورد نظر قرار گرفتند. در این اثنا مسئله قابل توجه تیراندازیهای کور و بدون هدف دشمن بود که در جوانب مختلف صورت میگرفت.
در ساعت 23 پس از اعلام آمادگی کلیه نیروهای عمل کننده، رمز عملیات توسط فرماندهی با عنوان «یا علی ادرکنی» قرائت شد و به دنبال آن، درگیری در محورهای مختلف آغاز گردید.
در یکی از محورها وجود تک لول دشمن منجر به اشکالاتی در امر پاکسازی شد که پس از رفع مانع، عملیات ادامه یافت.
در محور دیگری که دشمن هوشیار شده بود، نیروهای خودی به قصد فریب دشمن تظاهر به پناهندگی نمودند. در این اثنا با سرعت عمل یکی از برادران و مسلح شدن وی، درگیری آغاز شد و در نهایت پس از سقوط پاسگاه، 18 تن از عناصر دشمن به اسارت درآمدند.
[ صفحه 140]
نتایج عملیات - طی عملیات قدس 5، 30 کیلومتر مربع از هور آزاد شد، همچنین 51 تن از نیروهای دشمن کشته شدند و 18 نفر از آنها به اسارت درآمدند. علاوه بر این غنایمی از جمله خمپارهانداز، سلاح ضد هوائی تک لول و... از دشمن بدست آمد.
عملیات عاشورای 4
به دنبال عملیات قدس 4، که توسط مجاهدین عراق در دریاچه امالنعاج صورت گرفت و منجر به آزادسازی قسمتی از آن شد، عملیات عاشورای 4 به منظور آزادسازی کامل دریاچه، با همان ترکیب نیروی سابق (مجاهدین عراقی) تحت عنوان «تیپ بدر» در دستور کار قرار گرفت.
پس از تعیین حدود منطقه عملیاتی و واگذاری آن به تیپ بدر، کار شناسایی و آمادهسازی منطقه آغاز شد. در این اثنا پناهندگی دو تن از قوای عراقی به نیروهای خودی، به لحاظ داشتن اطلاعات مناسب، توانست نقشی مؤثر در عملیات ایفا کند.
شناسایی منطقه مزبور از آنجا که نیروهای تیپ بدر در منطقه حضور داشت، در صدد ادامهی تک بودند، به آسانی صورت گرفت.
قابل ذکر است که دشمن در دریاچه امالنعاج، گروهان 2 از گردان 6 تیپ 117 را در 4 پاسگاه ثابت و یک پاسگاه شناور آرایش داده بود و نیز نیروهایی به نام فرسانالهور [22] در کمینهای دشمن استقرار داشتند.
[ صفحه 142]
شرح عملیات
زمان آغاز تک، یک روز پس از میلاد امام هفتم (ع) (8 صفر) در نظر گرفته شد، لذا رمز عملیات به همین مناسبت «یا موسی الکاظم (ع)» انتخاب شد.
در ساعت 2 بعد از نیمه شب، عملیات با قرائت رمز آغاز گردید. در محور شرقی عملیات، به لحاظ استفاده از اصل غافلگیری و نیز پشتیبانی مؤثر آتش ادوات، دشمن هراسان شده، در همان ساعات اولیه اهداف مورد نظر تأمین گردید. فیالمثل نیروهای خط شکن که با بلم به سمت هدفهای خود در حرکت بودند، در سر آبراه بجبله و نصله با چند ردیف سیم خاردار - که نیروهای کمین در پشت آن مستقر بود - روبهرو شدند؛ ولی با این وجود فرصت را از دست نداده، دشمن را از جناح چپ زیر آتش قرار دادند و پس از باز شدن معبر، با عبور از میان موانع، کمینهای دشمن بدون هیچ گونه مقاومتی پا به فرار گذاشتند و بدین وسیله 15 کمین دشمن که از نیروهای فرسانالهور بودند، سقوط کرد و پس از آن پیشروی به سمت پاسگاههای دشمن ادامه یافت و بدین ترتیب به سقوط آنها منجر شد.
در محور غربی عملیات با اجرای آتش مناسب و استفاده از مانور آتش و حرکت، نیروهای غواص ابتدا با پرتاب نارنجک به طرف سنگرهای دشمن تهاجم خود را آغاز کردند و سپس با رسیدن نیروهای موج بعدی و استمرار تک، پاسگاههای دشمن یکی پس از دیگری سقوط نمود.
در صبح روز اول عملیات، در حوالی ساعت 5 / 11 صبح، دشمن پاتک خود را آغاز کرد؛ لیکن با اتخاذ تدابیر مناسب توأم با خونسردی،
[ صفحه 143]
نیروها در میان نیها کمین کرده، پس از نزدیک شدن دشمن، به آنها حملهور شدند و بدین وسیله پاتک دشمن خنثی شد.
پاتک دوم دشمن در ساعت 2 بعد از ظهر همان روز، با پشتیبانی آتش توپخانه و حمایت هواپیمای پی - سی - 7، با 12 فروند قایق شروع شد.
مجاهدین عراقی در میان نیها به کمین نشستند تا اینکه دشمن به فاصله 500 متری آنها رسید، سپس 3 فروند قایق به فرماندهی شهید ابوالخیر از میان نیها بیرون آمده، آتشی پر حجم را روی دشمن اجرا نمودند. با این اقدام، 12 فروند قایق دشمن تصمیم به فرار گرفتند؛ ولی با تعقیب آنها توسط مجاهدین عراقی، اجبارا به حواشی دریاچه رسیدند و پس از برخورد با نیها متوقف شدند و این امر موجب کشته و اسیر شدن تعدادی از آنها و به غنیمت گرفته شدن 8 فروند از قایقهایشان گردید.
در این تعقیب و گریز، برادر ابوالخیر به شهادت رسید؛ ولی مخابراتچی قایق او حاضر به بازگشت نشد و با انگیزهی گرفتن انتقام شهید ابوالخیر به تعقیب قایقهای عراقی ادامه داد تا اینکه بر اثر سرعت بیش از اندازه قایق شهید ابوالخیر بر روی قایق دشمن سوار شد، بطوری که هر 3 نفر نیروهای داخل آن به هلاکت رسیدند.
در روز دوم عملیات، دشمن به لحاظ اهمیت دریاچه امالنعاج تصمیم به باز پسگیری آن گرفت و جهت انجام این مهم، ابتدا فرماندهی منطقه را که از خود ضعف نشان داده بود، تعویض و به دنبال آن اقدام به سه پاتک متوالی نمود.
در پاتک اول، دشمن 8 فروند قایق را با پشتیبانی 5 فروند هواپیمای پی - سی - 7 وارد عمل کرد. در پاتک دوم، 8 فروند و یک دستگاه نفربر خشایار توأم با پشتیبانی هوایی وارد عمل شد. سومین پاتک
[ صفحه 144]
دشمن از المجری با 12 بلم و حمایت هواپیمای پی - سی - 7 آغاز شد. در این میان مجاهدین عراقی از تاکتیک استتار در نیها و سپس حمله به دشمن، استفاده کرده، به آنها حملهور شدند. دشمن با مشاهده مکرر این صحنه غافلگیر شده، اقدام به فرار کرد.
همچنین یکی از مجاهدین عراقی هنگام تعقیب قایق دشمن با نقص فنی دوشکا مواجه شد و نتوانست تیراندازی کند، لذا از پشت قایق،خود را به قایق دشمن کوبید و منجر به غرق شدن آنها گردید.
در عملیات عاشورای 4 تمامی اهداف مورد نظر تأمین شد و نتایج زیر بدست آمد:
- آزادسازی 110 کیلومتر مربع از زمینهای منطقه
- تصرف 3 پاسگاه و کمین دشمن
- اسارت 76 تن از نیروهای دشمن (که تنها در حین پاتک اسیر شدند)
- به غنیمت گرفتن 27 قایق و بلم، 99 قبضه سلاحهای نیمه سنگین، 2 قبضه ضد هوائی تک لول 5 /14 و 4 قبضه خمپارهانداز 82 و 60 م.م.
در این عملیات، دشمن بیش از 300 نفر کشته و زخمی به جای نهاد؛ 25 پاسگاه منهدم شد؛ یک فروند هواپیمای پی - سی - 7 سقوط کرد و بیش از 100 فروند قایق و بلم دشمن منهدم و نابود گردید.
نتایج و ارزیابی عملیات محدود
پس از آنکه سلسله عملیات محدود انجام گرفت از آنجا که قسمت اعظم آن در هور بود، لذا دشمن دچار نوعی هراس و شتابزدگی شد
[ صفحه 145]
و همچنین همین امر موجب مبادرت دشمن به ترمیم اساسی مواضع و استحکامات دفاعی خود شد که آن را استراتژی پدافندی نامید.
علاوه بر این زنده نگاه داشتن جو جنگ و مقاومت، خصوصا پس از اهتمام به جنگ شهرها، نقشی بسزا را در خارج و داخل داشت.
به هر روی، سلسله عملیات قدس و عاشورا نشانگر ادامه مقاومت و استمرار در ادامه جنگ به هر شکل ممکن بود. این امر گذشته از سایر نتایج دستاوردهای نظامی عملیات و آسیبپذیری و انهدام دشمن است که قسمتی از آن به شرح زیر است:
1 - حفظ روحیه تعرضی
2 - افزایش انسجام یگانها و پرورش کادر و افزودن به تجربیات جنگی آنها
3 - گرم نگاه داشتن جو جنگ در میان مردم
4 - تضعیف روحیه سربازان دشمن و ایجاد تزلزل در آنان
5 - به ضعف کشانیدن موضع قدرتنمائی و مانور دشمن که پس از عملیات بدر با جنگ شهرها در حال افزایش بود
6 - در انفعال قرار دادن دشمن و گرفتن مجال هر گونه پدافند از او
7 - باز پسگیری بخشی از اراضی اشغالی و پیشروی در خاک دشمن
8 - خاطر نشان ساختن توانایی و قابلیتهای نظامی جمهوری اسلامی جهت وارد آوردن فشارهای پی در پی به دشمن
9- فریب دشمن و ممانعت از هوشیاری آن نسبت به تلاشهای اصلی و گسترده در آینده
10- نزدیک شدن به عمق دشمن در بعضی مناطق و تسلط بر
[ صفحه 146]
خطوط ارتباطی و عقبهی آنها
11 - بهرهگیری از زمان و مشغول ساختن دشمن، جهت طراحی عملیات گسترده (والفجر 8) و بازسازی و سازماندهی یگانها
12 - در خط چیدن نیروهای احتیاط دشمن - از آنجا که دشمن سلسله عملیاتهای محدود را سراسری و در طول مرز فرض میکرد، لذا مبادرت به تقویت خطوط عملیاتی کرد که عمدتا با بهرهگیری از نیروهای احتیاط بود. و این از نظر مصرف شدن نیروهای دشمن و آسیبپذیری آنها از اهداف عملیات محدود بشمار میرفت.
13 - تقویت پشتیبانی یگانهای رزمی توسط مردم هر منطقه.
[ صفحه 148]
نتایج حاصله از عملیات زنجیرهای قدس (1 تا 5) از تاریخ 23 خرداد تا 15 مرداد 64 (پنجاه روز):
انهدام نیروی دشمن: سه تیپ شامل: تی 58 از لشکر 24، تی 2 حطین از لشکر 25، دو گردان از تیپهای 117 و 701 از لشکر 29
تلفات پرسنل: 3000 نفر کشته و زخمی
اسیر: 235 نفر
ضایعات دشمن: هلیکوپتر 3 فروند، هواپیما 2 فروند، قایق، 325 فروند، خودرو 15 دستگاه، تانک 4 دستگاه، خمپاره 15 قبضه، تفنگ 106 م. م. و قبضه
وسعت زمین آزاد شده: 405 کیلومتر مربع
غنائم بدست آمده: قایق 26 فروند، بیسیم 15 دستگاه ضد هوائی، 4 قبضه سلاح انفرادی، 300 قبضه خمپاره 9 قبضه
ملاحظات: آمار یاد شده تنها متعلق به قدس 1 تا 5 میباشد و از آمار عملیات عاشورای 4 ذکری به میان نیامده است.
[ صفحه 151]